سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شنبه 93/5/4

شک کرده بودم ............

کلمات کلیدی :

شک کرده بـودم کسی بین ماست !

حالا یقین دارم “مـن” بین دو نفر بودم !

چقدر تفاوت وجود داشت بین واقعیت و طرز فکر من!

 




شنبه 93/5/4

کاش جایی برویم ............

کلمات کلیدی :

کــــاش جایــــی برویــــم …!

تابلویــــی داشـتــــه باشـــــد ..

کــــه رویــــش خـــــدا نـوشتــــه باشـــد :

پــــــایــــــان تمــــــــام دلتنگـــی هــــــا …………!

 




چهارشنبه 93/5/1

مرد ..............................................

کلمات کلیدی :

راست می گویند!

مرد که گریه نمی کند...!

گاهی، در میان لحظه های پر از درد،

فقط،

سکوت می کند، 

                 می شکند 

                                و می میرد !




چهارشنبه 93/5/1

سخت است غرق شدن ...............

کلمات کلیدی :

سخت است غرق شدن

در روزهای پر از تکرار و تفکراتی که جز خستگی چیزی برایت ندارد..

آنقدر خسته، که فقط می توانی بنگری به دردهایی که نمک به زخم لحظه های تنهاییت می زنند...!

و گاهی در حسرت لحظه ها، آنقدر آه می کشی

و بغض می کنی تا آشکار نگردد عمق دردهایی که در دلت پنهان مانده...

خسته از عبور ثانیه ها که به دلخواه خود می گذردو تو هیچ نقش و سهمی در ثبت و گذر این لحظه ها نداری...!

و همچنین، خسته و دردمند از روزهای خوبی که با یک دنیا امید

، رسیدنش را به انتظار می کشیدی...

میدانی!

 گاهی، فقط باید چشم دوخت به مهربانی و نگاه خداوندی که خودش خوب می داند

حال دلت اصلا خوب نیست!




چهارشنبه 93/5/1

آرامش یعنی ..........

کلمات کلیدی :

 آرامش یعنی، ایستادن در جاده ی منتهی به دشت های سر سبز بهاری

 و نگریستن به غروب دل انگیز خورشید به ضمیمه یک فنجان چای

 و یک موسیقی دلنشین و نوازش دلبرانه نسیم که آرام بر گونه هایت بوسه می زند.





چهارشنبه 93/5/1

کودکی شش ساله ..............

کلمات کلیدی :

 کودکی شش ساله مادرش را بر روی تخت بیمارستان دید

 و دکترش گفت تا چند وقت دیگر زنده نمی ماند ...

 کودک سوال کرد چند وقت دیگر ؟ 

 دکتر گفت پاییز ...

 بچه گفت پاییز یعنی چه روز ؟

 دکتر گفت وقتیکه برگهای درختان می ریزد ...

 بچه خانه آمد و نخ و سوزن برداشت، رفت تا تمام برگ های شهر را به درختان بدوزد ...




<      1   2      
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز